«وحشی» سایههای وجود ما را نمایش میدهد

در دو قسمت اول «وحشی» با کارگردانی متفاوت و سنجیده ای از هومن سیدی روبهرو هستیم.
به گزارش سرویس اخبار سرگرمی درلحظه، در دو قسمت اول «وحشی» با کارگردانی متفاوت و سنجیده ای از هومن سیدی روبهرو هستیم.
پلتفرم فیلمنت دوباره با یک سریال متفاوت و باکیفیتِ دیگر یعنی «وحشی» به نویسندگی و کارگردانی بالغانه هومن سیدی، نفس و جان تازه ای به فضای کمرمقِ سریالسازیِ چندوقت اخیر دمید. این دمیدن نفس و جان تازه از همان آغاز درست سریال نمایان است.
آغاز هر اثری اگر فکر شده باشد می تواند شماتیکی از کاراکتر اصلی را به ما ارائه دهد و سریال «وحشی» به شکل هوشمندانه ای آغاز می شود. داود از دل تاریکی از چندمتر زیر زمین با جمعی از کارگران معدن سوار بر آسانسور بالا می آیند.
یونگ روانشناس معروف سوئدی مبحثی دارد به اسم بخش تاریک و سایه وار انسان که می گوید همه امیال و غرایز، خشم و مسائل غیراخلاقیِ سرکوب شده به بخش ناخودآگاه ما منتقل می شود که سایه ما را شکل می دهد به همین دلیل و از این زاویه، آغاز «وحشی» در همان پلان سکانس اول، هوشمندانه به نظر می رسد. گویی کاراکتر داود از چندمتر زیر زمین، بخش وحشی و بدوی خود، بخش سایه و تاریک وجودی خود را بالا می آورد تا با چالش های متعدد و متنوعی روبهرو شود.
از چالش هایی که کاراکتر داود در همان اول کار در دنیای اثر با آن روبرو می شود، اعتراض و تحصن کارگران معدن به دو ماه حقوق نگرفتهشان است که از این طریق با ویژگی میانهگیری و بُعد محافظه کاری داود، آشنا می شویم.
یکی از نکاتی که بعد از گذشت ۲ قسمت قابل توجه و تحسین برانگیز است انتخاب درست بازیگران و روانی ارتباطات کاراکترها و یکدستی بازی بازیگران است که یکی از نقاط قوت «وحشی» است. تم رنگی تصاویر با همه سردی رنگ ها و غباری که در تصویرها مشهود است با ترکیب بندی و قاب های درخشان مرتضی نجفی از داینامیک عجیبی برخوردار است که در قسمت دوم به اوج می رسد و تبدیل به امضای شخصی نجفی مدیر فیلمبرداری کار می شود. تلالو نوری که در بعضی سکانس ها، موزون حضور دارد جلای خاصی به پلان ها بخشیده به ویژه در قسمت دوم وقتی که داود مشغول جمع کردن وسایلش در اتاقش است و مادرش وارد می شود و در مورد شکوفه و ازدواج صحبت میکنند یا استایل فیلمبرداری خاص و انتخاب لنز درست در اتومبیل داود، استیصال کاراکتر و التهاب موقعیت را به خوبی نمایش می دهد که از نقاط برجسته دیگر «وحشی» است.
همه ما شاید در طول زندگی با نگرانی ها و ترس های درونیمان دست و پنجه نرم می کنیم. یکی از نگرانی ها و شاید یکی از فوبیاهای جمعیِ خفیفِ ما این باشد که تصور کنیم در موقعیتی قرار داریم که بیگناهیم اما شرایط طوری پیش رفته که همه مدارک علیه ماست و حالا واکنش ما نسبت به این موقعیت ملتهب و تلخ چه می تواند باشد؟ برای داود این فوبیای جمعی به واقعیت تبدیل شده و حالا واکنش اوست که اثر را عمق و بُعد می دهد.
در سکانس نفسگیرِ پایانی قسمت اول، داود با نیت خیری بچه ها را که پیاده در جاده خلوت آن ناکجاآباد می رفتند سوار میکند، با آنها شوخی می کند و بعد از چند دقیقه با یک دیالوگ نسنجیده ناگهان ورق برمیگردد و التهاب عجیبی سکانس را فرامی گیرد. ظرایف و جزئیات فوق العاده کارگردانی و فیلمنامه در این سکانس، دیدنی و بازی دو بازیگر نوجوان، درخشان است. بازی آنها درست و باورپذیر و به دور از هرگونه سکته عاطفی-حسی است که کمتر اثری اینچنین با کمترین باگ و کمترین سکته فرمی -محتوایی تولید و ساخته و ارائه شده بود.
در دو قسمت اول «وحشی» با کارگردانی متفاوت و سنجیدهای از هومن سیدی روبهرو هستیم و امیدوارم این کیفیت خوب، این یکدستی و هارمونی زیبای بازیگران همینطور تا آخرین سکانس از آخرین قسمت سریال ادامه داشته باشد.
منبع: برترین ها
سرگرمی