علم و دانش

انسان و موش دو موجود بسیار شبیه هم

موش‌ها می‌توانند حالت عاطفی دیگران را به اشتراک بگذارند که در روانشناسی به آن سرایت عاطفی می‌گویند. نتایج تحقیقات نشان داده اند زمانی که یک موش موش دیگری را در مضیقه می‌بیند ساختار‌های عصبی فعال در مغز آن موش بسیار شبیه به ساختار‌هایی است که در مغز انسان هنگام احساس همدلی برای درد دیگران فعال می‌شود.

به گزارش در لحظه، موش‌ها تا حدودی تمایل به لذت بردن از زندگی در مناطقی را دارند که انسان‌ها در آنجا سکونت دارند. بدین خاطر بود. یک زیست شناس سعی کرد نفرت مردم از جوندگان را در یک برنامه خبری تلویزیونی درباره موش‌هایی که کابل‌های برق را در خودرو‌های پارک شده. در شهر مالمو در جنوب سوئد می‌جویدند توضیح دهد.

موش قهوه‌ای یا موش نروژی (Rattus norvegicus) یکی از گونه‌هایی است. که به بهترین وجه با جامعه مدرن سازگار است. این موش‌ها انسان‌ها را در سرتاسر جهان دنبال کرده اند تا به یکی از فراوان‌ترین پستانداران تبدیل شوند و پراکنش بومی شان در شمال چین و مغولستان بوده و در دهه ۱۵۰۰ میلادی به اروپا رسیدند. این در حالیست که موش‌های سیاه در اوایل قرن اول پس از میلاد مسیح وارد اروپا شدند.

امروزه تقریبا تمام موش‌های قهوه‌ای وحشی همسانتروپیک هستند به این معنی که در ارتباط نزدیک با انسان‌ها زندگی می‌کنند باقیمانده‌های غذای ما را می‌خورند و از ساختار‌های انسانی برای سرپناه استفاده می‌کنند. رابطه بین موش‌ها و انسان‌ها رابطه‌ای کامنسالیسم است کلمه‌ای که از واژه لاتین commensal به معنای “خوردن در یک میز” گرفته شده است.

در طول قرون متمادی موش‌ها سایه تاریک بشریت بوده اند. موش‌ها به ویژه از طریق گسترش بیماری‌ها تاثیر عظیمی بر تمدن بشری داشته اند. آنان از دیرباز با خاک، مرگ و تخریب همراه بوده اند. مردم در اروپای قرون وسطی از موش‌ها به خاطر به اصطلاح بیرحمی، اشتهای جنسی و باروری نامحدودشان متنفر بودند. با این وجود، تعداد زیاد و سازگاری آنان بازتاب دهنده موفقیت تکاملی انسان است. موش‌ها با جنگ‌ها و امپریالیسم اروپایی به مناطق مستعمره شده در قاره آمریکا و همچنین آفریقا و استرالیا گسترش یافتند. موش‌ها حتی امروز در سنگر‌های جنگ مدرن رشد می‌کنند.

حیوانی اجتماعی و همدل

موش‌های واقعی دور از تصویر ساخته شده به عنوان موجوداتی نفرت انگیز هستند. نتیجه چندین مطالعه نشان داده که موش‌ها همدلی قدرتمندی دارند.

موش‌ها می‌توانند حالت عاطفی دیگران را به اشتراک بگذارند که در روانشناسی به آن سرایت عاطفی می‌گویند. نتایج تحقیقات نشان داده اند زمانی که موشی یک موش دیگر را در مضیقه می‌بیند ساختار‌های عصبی فعال در مغز آن موش بسیار شبیه به ساختار‌هایی است که در مغز انسان هنگام احساس همدلی برای درد دیگران فعال می‌شود. یک آزمایش نشان داد که موش‌ها همدیگر را از قفسی ناخوشایند رها می‌کنند حتی اگر برای آن کار پاداشی دریافت نکنند و اگر پس از آن غذایی به آنان داده شود موش آزاد معمولا مقداری از غذا را برای موش پیش‌تر اسیر شده ذخیره می‌کنند.

این رفتار فداکارانه ناشی از زندگی پیچیده اجتماعی موش‌ها در گروه‌های خانوادگی طی چندین نسل است. آنان با موش‌های دیگر پیوند‌های مادام العمر برقرار می‌کنند و مهارت‌های آموخته شده اجتماعی مانند تکنیک‌های جستجوی غذا را در نسل‌ها به اشتراک می‌گذارند. این بدان معناست که موش‌ها از نوعی فرهنگ برخوردار هستند.

نتیجه مطالعه‌ای در سال ۲۰۲۳ میلادی نشان داد که موش‌ها می‌توانند مکان‌ها و چیز‌هایی را تصور کنند که در آن زمان در مقابل آنان نیستند. در جریان آزمایش‌ها مشخص شد که موش‌ها در فضایی در افکار خود حرکت می‌کنند که پیش‌تر آن را کشف کرده‌اند. همان طور که در مطالعات همدلی مشاهده شد محققان این موضوع را با مقایسه مناطقی در مغز موش‌ها که فعال می‌شوند با مناطقی که وقتی انسان‌ها به مسیر خود در مکان‌هایی که بازدید کرده‌اند فکر می‌کنند فعال می‌شوند نشان دادند. این توانایی تصور هم چنین نشان می‌دهد که موش‌ها حسی از گذشته و آینده دارند.

زندگی و مردن با موش‌ها

با در نظر گرفتن این موضوع روش‌های برخورد انسان با موش‌ها بی‌رحمانه به نظر می‌رسد. رایج‌ترین روش شیمیایی برای کنترل موش، مواد ضد انعقاد خون است که یک تا دو هفته پس از خوردن سم توسط موش باعث خونریزی داخلی کشنده می‌شود. از آنجایی که موش‌ها از نظر اجتماعی محتاط و باهوش هستند ترجیح می‌دهند غذای ناآشنا را امتحان کنند و سپس منتظر بمانند تا ببینند آیا این امر باعث بیماری آنان یا سایر موش‌ها می‌شود یا خیر. به این پدیده کمرویی سمی می‌گویند. با این وجود، با این وجود، با مواد ضد انعقاد خون زمان بین مصرف طعمه و مرگ موش‌ها به قدری طولانی است که معمولا آن را با عادات تغذیه‌ای خود مرتبط نمی‌دانند.

انگیزه انسان برای یادگیری در مورد موش‌ها اغلب تمایل به کشتن آن‌ها بوده است. مهم‌ترین متخصصان در زمینه رفتار موش‌های وحشی در نقش نابودگر آنان ظاهر شده اند. با این وجود، روش‌های فعلی برای کنترل جمعیت موش‌های وحشی چندان موثر نیستند. برخی از موش‌ها در برابر سموم مقاومت کرده اند و می‌توانند آن را بخورند و زنده بمانند. به دام انداختن آنان بسیار دشوار است. موش‌ها اغلب قلمرویی را که از آن خارج شده اند تحت کنترل خود قرار می‌دهند.

شهرنشینی جهانی احتمالا فقط انسان‌ها را در تماس نزدیک‌تر با موش‌ها قرار می‌دهد و کشتن موش‌ها به روشی که امروز انجام می‌شود اخلاقی نیست.

در عوض، ما باید استراتژی‌های دیگری را در نظر بگیریم مانند استراتژی‌ای که توسط پروژه موش‌های شهری در دانشگاه هلسینکی مورد بررسی قرار گرفت. در آنجا محققان از رشته‌های مختلف تلاش می‌کنند تا درک عمیق تری از درگیری‌های بین موش‌ها و انسان‌ها به دست آورند. آنان در حال مطالعه هر دو گونه و تعاملات آنان به امید آینده‌ای با روابط کم‌تر خونین بین انسان و موش هستند.

نگرش مثبت به موش ها

این پروژه نشان داده مکان‌هایی در مناطق شهری که در آن انسان‌ها به پرندگان غذا می‌دهند موش‌ها را نیز جذب می‌کنند و سپس انسان‌ها سعی می‌کنند موش‌ها را با استفاده از سم یا تله از بین ببرند. نتیجه تحقیقات هم چنین نشان داده که انسان‌ها با افزایش دانش در مورد موش‌ها و رفتار آنان تمایل دارند نگرش مثبت تری نسبت به آنان ایجاد کنند.

بنابراین، دانش بیش تری در مورد رفتار اجتماعی موش‌های وحشی مورد نیاز است و انسان‌ها برای جلوگیری از درگیری با موش‌ها باید رفتار خود را مدیریت کنند. یک مکان خوب برای آغاز این موضوع کاهش ضایعات مواد غذایی و جلوگیری از رها کردن باقیمانده غذا است. برای مثال، تعداد کم‌تر موش در اطراف منابع غذایی انسان و آگاهی بیش‌تر در مورد رفتار آن‌ها به معنای کاهش خطر ابتلا به بیماری‌هایی است که از موش‌ها به انسان‌ها و هم چنین از انسان به موش‌ها سرایت می‌کنند. آینده بشریت با موش است حیوانی اجتماعی و همدل. پس وقت آن است که آنان که سایه‌های مان هستند را درک کنیم.

منبع: فرارو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا